۱۳۹۱ آبان ۱۴, یکشنبه

حرف , حرف بابا 10


عزیزم تو که بازم این حرفو تکرار کردی .چند بار باید بهت بگم درست نیست که یک پدر با دخترش همچه کاری بکنه . هر چند من دلشو ندارم که تو رو شوهر بدم ولی تو مگه نمی خوای یه روزی از دواج کنی ؟/؟-ناچ ... نهنمی خوام . من فقط می خوام پیش تو بمونم و پیش کیر تو .. تو باید منو خانوم کنی -دیوونه نشو شیدا . چتهامشب تو خودت خانمی دیگه -از اون خانوما که کیر راحت میره تو کوسش ؟/؟باید به من قول بدی -من قول الکی نمیدم . حالا ببینیم چی میشه -بابایی تو هم که همش وعده سر خرمن میدی -چیه دوست داری حتما همین امشب بیام پاره ات کنم ؟/؟-اگه می کردی بابایی که خیلی خوب می شد .-دختر تو چقدر پررویی -بابا از این حرفا نزن که من ناراحت میشم . هر چی باشم دختر توام . تو که خودت داری دختر خودتو می کنی که . حالا بیا به من یاد بده چطور عبادت کنم .-دیوونه شیدا خوشگله من . راستی راستی که من شیدای توام . پدر جونم سرشو گذاشت لای پام و همش می ترسیدم خون راه بیفته و بدش بیاد -بابا جونم خوشم میاد می ترسم یه وقتی تو بدت بیاد . الان اگه خون بریزه چی میشه . طوری با ناز و عشوه خودمو واسه بابام لوس می کردم که کیرش یهو پرید جلو و تا حد آخرش رسید . انگشتشو یه دو سانتی فرو کرد تو کونم و گفت دختر عزیزم با این جبران می کنه دیگه -بابا بیا یه کاری بکنیم که به دو کار بیارزه -چه کاری -پدر گلم منو کله معلقی کن پاهام هوا و سرم زمین باشه . تو بر عکس من باش کیرتو فرو کن تو دهنم و دهنتم بذار رو کوسم . نمی دونی چه حالی میده .-عزیز دل بابا نازخوشگل من . فدات شم بابا برات بمیره . گردن دختر کوچولوی خوشگل من درد می گیره -بابا تو چرا هر چی من میگم اولش یه نه میاری . مگه نمیخوای واسه امروز بهم جایزه بدی ؟/؟من که نمی خوام خودکشی کنم و به من بد بگذره . یالله زود باش . بابای دختر ذلیل من بازم اون کاری رو که خواستم انجام داد . راست می گفت یه خورده گردنم درد می گرفت ولی خیلی با کیرش حال می کردم . بابا دو تا پاهامو انداخت رو شونه هاش و کونمم همراه با پاهام سوار شونه هاش شد و طوری کوسمو می خورد که می خواستم جیغ بکشم . سر منو هم صاف تر کرده به حالتی در آورده بود که گردنم خیلی کمتر درد می گرفت -جووووون شیدا چه حالی میده . کیر بابایی مزه داره ؟/؟جووووون من که با کوس دختر نانازم حال می کنم . کیر بابایی چطوره .. کیر درشت بابا تو دهنم گیر کرده بود و اونم مدام ازم سوال می کرد . سرمو در همون وضعیت تکون می دادم که یعنی آره مزه داره و خیلی حال می ده -شیدا جون بیا حالتمونو عوض کنیم . آبم میخواد بیاد بریزه تو دهنت .. کیرشو کشید بیرونو دهنشم از روی کوسم بر داشت .-بابا کوس من حالتو بهم می زنه ؟/؟-عزیزم چرا بیخود به دل می گیری بابا فدای کوست شه . کوستو با خونش می خورم . منو رو زمین درازم کرد و سرشو گذاشت لای پام و این بار با یه سرعت باور نکردنی میک زدنو شروع کرد . حس می کردم که یه خونهای خفیفی هم از کوسم در حال بیرون ریختنه ولی دیگه حرف نمی زدم و چیزی نمی گفتم . خسته شده بودم از بس تعارف کرده بودم . خوشمم میومد بابا در هر شرایطی کوسمو لیس بزنه . اونو همیشه خوشبو و تمیز نگهش می داشتم -بابا بابا جونم تنم بیحس شده. به من بگو بابا کوسم الان زیاد مونداره . دوست داری همینو بگیرم . پدر جوابی نداد . نمی خواست در حال دادن به من وقفه ای بیفته . یه لحظه از روی هوس جیغم رفت آسمون . بابا همون اول جیع دستشو گذاشت رو دهنم و با یه دست دیگه اش منو به زمین فشار داد و هر چی به خودم فشار می آوردم نمی تونستم در برم . پوست تنم داشت می ترکید . پنجه های کوچیکمو فرو کرده بودم تو تن بابا . اون همچنان به کوس خوری خودش ادامه می داد و من از لذت در حال تر کیدن بودم . هیچوقت همچین حالتی به من دست نداده بود . همیشه وقتی در لذت بردن و کیف کردن به اوج می رسیدم فکر می کردم که این بهترین حالتش بوده ولی اون شب از هر بهترینی که تا اون موفع داشتم بهترین بود . طوری شدم که فکر می کردم دارم جیش می زنم . سختم بود . خون بود یا آب یا یه جریان دیگه ای یهو داغ داغ شدم و افتادم تو سرازیری . خوابم گرفته بود . بابا سرشو طوری که سنگینی خودشو رو من نندازه گذاشت رو سینه هام و شروع کرد به خوردن اونا . بعد از یه سکس داغ این حرکت اون خیلی بهم چسبید و بیشتر از همه وقتی بود که لبای کوس خورده اشو گذاشت رو لبای من . با این که لذت می بردم ولی از بوی خون که با ادکلن تر کیب شده بود داشتم خفه می شدم . بیچاره بابا خون کوس منو میک می زد و جیک نمی زد . سریع پاشدم و گفتم بابا جونم فدات شم خسته نباشی . شیدا جون فدای بابا جونش شه . قمبل کردم و گفتم کیر خوشگل و با حالتو تا اونجایی که می تونی و دوست داری فرو کن تو کونم و حال کن .-شیدا خانوم من دلم نمیاد دردو تحمل کنی هر جا دردت اومد بگو -بابایی امشب دیگه باید رکورد بزنی -دو تا قاچ کونمو به پهلو ها باز کرد و کیر خودشو سوراخ کونمو طبق معمول چرب کرد و خیلی آروم گذاشت تو کونم . منکه هنوز سر مست از یک سکس با حال بودم از کون دادن خودمم لذت می بردم .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر